لغات و اصطلاحات تخصصی علوم سیاسی-۴
در این مبحث به ترجمه لغات و اصطلاحات تخصصی علوم سیاسی-۴ می پردازیم.
همه ما می دانیم که هر رشته ای دارای اصطلاحات و لغات تخصصی خاص خود است. به عنوان مثال اگر فردی در رشته دانشگاهی ادبیات انگلیسی تحصیل کرده باشد، درک لغات و اصطلاحات ادبیات عربی بسیار برایش دشوار خواهد بود. لغات و اصطلاحات تخصصی علوم سیاسی-۴ نیز از این قاعده مستثنی نیست و اگر فردی می خواهد اصطلاحات خاص علوم سیاسی را درک کند یا باید در این رشته تحصیل کرده باشد و یا اطلاعاتی در این زمینه داشته باشد.
اگر شما در رشته زبان و ادبیات انگلیسی تحصیل کرده اید، درک لغات و اصطلاحات تخصصی علوم سیاسی-۴ برایتان دشوار خواهد بود، بنابراین برای این که بتوانید پیام مکالمه های علوم سیاسی را درک کنید، باید برخی اصطلاحات مهم آن را بدانید و با آن ها آشنا باشید.
ما در این مطلب تعدادی از اصطلاحات مهم علوم سیاسی را برای شما عنوان می کنیم تا شما نیز با تمرین و تکرار این اصطلاحات قادر به درک آن ها باشید و سواد سیاسی خود را کمی بالا ببرید. تا پایان مطلب با ما همراه باشید.
لغات و اصطلاحات تخصصی علوم سیاسی-۴
۱- abolition = فسخ، ابطال، لغو
۲- abolitionist = طرفدار لغو قوانین ظالمانه، طرفدار لغو بردگی
۳- abort = ناتمام گذاشتن، سقط کردن
۴- abortive = نافرجام، نا موفق، بی ثمر
۵- backdate = عطف به ماسبق کردن، گذشته نگر
۶- backdoor = غیر قانونی، غیر مجاز، پشت پرده
۷- backdown = عقب نشینی، عدول
۸- backdrop = زمینه، متن، موقعیت
۹- backer = حامی، پشتیبان
۱۰- calling = شغل، حرفه
۱۱- Call-in = تماس تلفنی
۱۲- Cambodia = کامبوج
۱۳- camp = اردو، اردوگاه، گروه
۱۴- camouflage = استتار کردن، پنهان کردن
۱۵- dean = عضو با سابقه، عضو ارشد، رئیس
۱۶- death = مرگ، پایان، نابودی
۱۷- debar = محروم کردن
۱۸- Debar from office = از خدمت محروم، منفصل کردن
۱۹- economy = اقتصاد، اقتصادی، صرفه جویی
۲۰- edict = فرمان، حکم
۲۱- edition = برنامه، قسمت یا بخش، چاپ
۲۲- editor = مدیر روزنامه، نویسنده سر مقاله
۲۳- Face to face = رو در رو
۲۴- facilitate = تسهیل، آسان کردن، امکانات فراهم کردن
۲۵- facilitation = تسهیل
۲۶- gangway = راهرویی که محل نشستن وزرا اسبق و نمایندگان موافق دولت را ازمحل نشستن بقیه نمایندگان جدا می کند
۲۷- gap = خلا، کمبود، فاصله، وقفه، شکاف، اختلاف (عقید)
۲۸- garble = تحریف کردن، بد جلوه دادن
۲۹- garrison = پادگان، دولت پادگانی، کشوری که کنترل شدید سیاسی در آن حاکم است
۳۰- pacificate = آرامش برقرار کردن، آرام کردن
۳۱- pacification = برقراری آرامش، قرار داد صلح
۳۲- pacifism= صلح طلبی، مخالفت با جنگ
۳۳- tackle = برخورد کردن، حل کردن، به طور جدی به مسئله ای پرداختن
۳۴- tact = سیاست، کاردانی
۳۵- tactful = با سیاست، با تدبیر
۳۶- tactic = تاکتیک، عملیات تاکتیکی، برخورد، رفتار
۳۷- tactictical = تاکتیکی، ماهرانه، مصلحتی، حساب شده، عملیاتی
۳۸- ultra = افراطی، کسی که طرفدار اقدامات افراطی است، مفرط
۳۹- ultrademocratic = دموکرات افراطی، آزادی خواه افراطی
۴۰- ultraism = افراط گرایی، تندرویی
۴۱- vacuum= خلا
۴۲- Vaduz = فادوتس، پایتخت لیختن اشتاین
۴۳- valid = معتبر، درست و موجه
۴۴- yes = رای مثبت، کسی که رای مثبت داده است
۴۵- Yes-man = بله قربان گو
ما در این مطلب سعی کردیم تعدادی از اصطلاحات مهم علوم سیاسی را برای شما بازگو کنیم تا شاید بتوانیم به شما در پیشبرد اهدافتان و بالا بردن سواد و آگاهی سیاسی شما کمکی کرده باشیم.
اگر می خواهید لغات و اصطلاحات تخصصی علوم سیاسی-۴ بیشتری را بلد باشید، کافی است سری به سایت جامع و کامل مرکز خدمات ترجمه شما بزنید. این لغات را دسته بندی کنید و روزانه ده عدد آن ها را بخوانید تا با تمرین و تکرار فراوان بتوانید از آن ها استفاده کنید.
ما در مرکز خدمات ترجمه شما سعی بر آن داریم که در بخش های مختلف از جمله ترجمه مقاله، ترجمه لغات و اصطلاحات تخصصی و مقالات تخصصی و ….به شما در یادگیری زبان انگلیسی کمک کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید